دیکشنری
داستان آبیدیک
ظرفیت زراعی
english
1
agriculture
::
field capacity, field capacity
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ظرفیت تکمیل
ظرفیت جذب
ظرفیت چرخش پلاستیک
ظرفیت حجمی
ظرفیت حمل
ظرفیت حیاتی
ظرفیت خازنی
ظرفیت خالص
ظرفیت خط مشترک
ظرفیت خودپالایی
ظرفیت دار
ظرفیت دمای خاص (ظرفیت گرمایی ویژه)
ظرفیت دیسک
ظرفیت راکد
ظرفیت راکد بلااستفاده
ظرفیت زراعی
ظرفیت سازی
ظرفیت سرمایی
ظرفیت طولی خودرو
ظرفیت علمی
ظرفیت فشرده
ظرفیت فعل
ظرفیت مجرای ارتباط
ظرفیت مزرعه ای
ظرفیت منابع
ظرفیت مورد انتظار سالانه
ظرفیت مولد ظرفیت تولیدی
ظرفیت ناخالص
ظرفیت نامی
ظرفیت نخ
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید